سایت اختصاصی مهندس سجاد جعفری

سایت اختصاصی مهندس سجاد جعفری
کارشناسی ارشد مدیریتHRM
-مشاورجوان شورای اسلامی شهرستان صومعه سرا
-مشاور روابط عمومی و رسانه شورای اسلامی تولم شهر
-عضو شورای سردبیری نشریه فرهنگ سربازی
-مشاور مدیر موسسه سنجش و دانش استان گیلان
-عضو انجمن مهندسان مکانیک ایران
-فعال فرهنگی
-عضو ستاد برگزاری یادواره شهدای منطقه عربان صومعه سرا
پست الکترونیک:sajad-jafari@live.com


نویسندگان
پیوندهای روزانه


پایگاه خبری شعاع مشرق


یادداشت:سجاد جعفری

در سراسر جهان، اصطلاح مربوط به واژه جوان و نورسیده غالباً به یک مفهوم است یعنی جوانی به زمان میان کودکی و میانسالی در زندگی هر فرد گفته می شود.

جوانان با ویژگیهای خاص و ذاتی خود چون قدرت و توان فیزیکی فعال و پرتحرک بودن، زمینه و امکان بر عهده گرفتن مسئولیتهای بزرگ و جایگاه های ویژه ی هر جامعه را دارند پس با این اوصاف، دوره جوانی بهترین و با نشاطترین دوره زندگی هر فرد محسوب می شود. تا انجا که در دین کامل اسلام هم به این موضوع اهمیت داده شده و همانطور که مشاهده خواهید کرد، در این زمینه احادیث و روایات متعددی نیز وجود دارد که به عنوان نمونه:

پیامبر گرامی اسلام می فرمایند: براى جوانان در مجالس جاى باز کنید، و امور نو و جدید را به آنان تفهیم کنید، چرا که این گروه جایگزین شما و درگیر مسائل جدید خواهند شد. (الفردوس، ج ۱، ص ۹۸، ح ۳۲۰)

حساسیت به این موضوع یعنی جوان و نیروی کارآمدی اش آنقدر مهم تلقی می شود که به یکی از دغدغه های اصلی رهبر معظم کشور ما تبدیل شده است. تا آنجا که هرساله در دیدار با جوانان، دانشجویان و دانش آموزان این اصل قابل بحث، یادآوری می شود و ناچارا به بعضی از آنها  که در سال های مختلف بیان شده اند به صورت خلاصه اشاره می شود.

جوان ها، عناصر فعال امروز و ستون های فردای انقلاب اند،برای نسل جوان، به خصوص نسل جوان دانشجو بی تفاوتی و خونسردی جایز نیست. آن جوانی که به سرنوشت کشور نیندیشد و حوادث و خصومت هایی را که نسبت به کشورش در دنیا سازماندهی می شود، نبیند و نسبت به آن ها نجوشد و نخروشد، آن جوان لایق این نیست که نام جوان شهروند یک ملت انقلابی را روی خودش بگذارد. (به مناسبت سزدهم آبان ماه، ۱۰/۸/۱۳۶۸)

ما می خواهیم جوان ما احساس کند که باید فکر کند و باید این فکر را مطرح و آن را مطالبه کند. نمی خواهیم کار نمایشی کنیم و نیازی هم به کار نمایشی نداریم؛ اما به این که جوان ما –به خصوص مجموعه ی دانشجویی که در سطح کشور بسیار گسترده و وسیع است- این احساس را در خودش تقویت کند که در آینده ی کشور نقش و مسئولیت دارد و باید تعهدی در این زمینه در خود احساس و برای آن تلاش کند، نیاز داریم. (بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضا تشکل ها و نخبگان دانشجویی، ۱۵/۸/۱۳۸۲)

از جمله چیزهایی که به خصوص در رابطه با جوانان، لازم است به آنها گفته شد و آنها به آن هدایت بشوند، سوق دادن جوانان به اندیشیدن، تعقل، اخلاق اسلامی، حلم، اجتناب از شتابزدگی و عجله در امور، اجتناب از تند خویی و اعمال خشونت است. همچنین  آنچه که ما امروز ازجوانان انتظار داریم؛ عینا همان چیزی است که درروز اول انقلاب و قبل از انقلاب از جوانان انتظارداشتیم. ما از جوان می خواهیم که در عین پاکی و پارسایی و دین داری، با نشاط باشد، پرشور باشد، اهل ابتکار باشد، خلاق باشد، کار کند و از تنبلی بپرهیزند، تقوا را برای خودش شعار قار بدهد، واقعا دنبال تقوا باشد. (برگزیده بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با جوانان ۱۳/۱۱/۷۷.)

اگر در یک جمله ی کوتاه از من بپرسند که شما از جوانان چه می خواهید، خواهم گفت: تحصیل، تهذیب و ورزش. من فکر می کنم که جوانان باید این سه خصوصیت را دنبال کنند. تحصیل اعم از تحقیق و کارهای علمی هم است. چون این نیرو در جوانان هست، بایستی در کار تحصیل خیلی تلاش کنند. هر کاری هم بخواهید بکنید، در دوران جوانی می شود کرد، یعنی در هر سه زمینه -هم زمینه ی علمی، هم در زمینه ی تهذیب نفس، هم در زمینه ی ورزش -باید در دوره ی جوانی کار کنید. البته همه می دانند که در دوره ی پیری، ورزش این قدر تأثیری که در دوره ی جوانی دارد، ندارد. اما غالبا تهذیب نفس را نمی دانند، خیال می کنند انسان باید بماند، پیر که شد، عبادت و تهذیب نفس کند. (دیدار با هزاران تن از دانشجویان، هنرمندان و نخبگان المپیادها ۷/۲/۷۷)

در انتهای این یادداشت جا دارد به ۱۲ وظیفه ای که رهبر انقلاب برای پیشرفت کشور به جوانان مومن و انقلابی توصیه کرده اند هم اشاره ای کنم:

اثرگذاری بر محیط با تقویت ارتباط با خدا، مطالعه تاریخ معاصر، گسترش کار فرهنگی، تحلیل نظام سلطه، تحمل مشکلات و ناملایمات، مراقبت بر ظلم نکردن بر دیگران، بلند کردن پرچم عدالت خواهی، صبور بودن در تحقق اهداف انقلاب، تقویت بنیه دینی و انقلابی، تقلید نکردن از متفکران غربی، کم کردن فاصله ها بین دوستان انقلاب (رفع کدورت ها و مشکلات) و در آخر امر به معروف و نهی از منکر.

لازم می دانم به عنوان بحث آخر و پاراگراف نهایی در توصیه آخر مقام معظم رهبری یعنی امر به معروف و نهی از منکر توضیحاتی کامل تر از بیانات خود حضرت ارائه دهم:

بعضی ها خیال می کنند تا منکری دیده شد باید با مشت به سراغش بروند! نه، ما سلاحی داریم که از مشت کارگرتر است. آن چیست؟
زبان از مشت خیلی کارگرتر و نافذتر و مؤثرتر است، مشت کاری نمی کند. کسی که می بینید خلافی را مرتکب می شود -دروغ، تهمت، کینه توزی نسبت به برادر مؤمن، بی اعتنائی به محرمات دین، بی اعتنایی به مقدسات، اهانت پذیرفته های ایمانی مردم، پوشش نامناسب، حرکت زشت- یک کلمه ی آسان بیشتر نمی خواهد؛ بگویید این کار شما خلاف است و لازم نیست که با خشم همراه باشد.

در نتیجه گیری این یادداشت باید اشاره شود که،در آیات قرآن مجید، ۱۰ بار به «جوان» اشاره شده که در همه آن ها کلمه فتیو مشتقات آن (به معنى جوانمرد) به کار رفته است. این تعبیر به نوبه خود درس و تذکر مهمى براى ما است که جوان در فرهنگ قرآن «جوانمرد» است و باید اصول جوانمردى یعنى پاکى، گذشت، شهامت و رشادت را رعایت کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۳:۴۰
سجاد جعفری

منتشر شده در :

پایگاه خبری و تحلیلی گیل نگاه

پایگاه خبری گیل سداد

پایگاه خبری و تحلیلی انعکاس آزاد

پایگاه خبری شعاع مشرق


یادداشت: سجاد جعفری


با احترام کامل به اعضای محترم شورای شهری و روستایی این جغرافیای مقدس، در یادداشت مقابل روی سخن باکسانی است که با تکلیف خدمتگزاری آشنایی نداشته و هدفی جز این در سر می‌پرورانند.

با نظارت عینی بر حوادث انتخاباتی شهر،می‌توان شخصیت‌هایی را یافت، که برای کج کردن مسیر نظرات به سمت خود از تحمل منت گرفته تا برقراری افراد درجه‌یک خانواده بر سر صندوق آرا،به دنبال تصاحب این جایگاه هستند.

همه‌ی افراد کم‌وبیش به‌تناسب فعالیت‌های سیاسی یا اجتماعی با پدیده هایی به نام انتخابات که علمدار دموکراسی و مظهر جمهوریت از نوع اسلامی است آشنا هستند.تقریباً همه بر این نکته واقف‌اند که قبل از ارائه نظر و نوشتن آن بر روی برگه رای و انداختن آن به صندوق، دور دانه‌های کاندیدا هستند، طوری که زندگی این کاندیدای خادم به نفس آنان بسته‌شده و مردم هم  می‌توانند در آن ایام شیرین که تبلور و نماد تحویل گرفتن کم سن -مسن و  فقیر – داراست، لذت ببرند

در این ایام اهلا من العسل، صدای سلام و احوال پرسی عاشقان خدمت از صدای آذرخش قراتر و زیبایی لحن آن طوری است که  واژه‌ها برای وصفش عاجز است.

اما کمی با گذشت روزها و  شب‌ها و انتخاب منتخبین،  نه‌تنها خبری از آن عشق‌ورزی‌های عاشقانه نیست.چنان‌که گویی مهر سکوت بر لب زده و منتظر وارونه کردن  ماجرای آن ایام هستند. در این حالت، یدک کشان نام شورا، با ماشین‌حساب‌های مهندسی خود که توانایی محاسبه اعداد منتج  با چندین رقم اعشار را دارند مواجه شده و به‌صورت کاملاً فطری شروع به محاسبات خرج کرد خود می‌کنند. اینجاست که ناگهان فریاد وامصیبتا شنیده‌ شده و تئوری‌های ترسیم‌شده از قبل به دنبال سهم خواهی آنان حتی از هوای شهر که شامل نیتروژن و اکسیژن است، می‌افتد. به‌طوری‌که در برخی از شهرها خبر داده‌شده که بعضاً این خدام به کریپتون و هلیوم هوا هم رحم نمی‌کنند.

اینجاست که مردم عزیز یعنی همان تاج سرها و نزدیک‌تر از پوست و گوشت‌ها، به لایه‌های آخری مبدل گشته و این ولی‌نعمتان به تعبیر حضرت امام خمینی(ره) به عاملین وقت‌گیری و اسیر کنندگی آن‌ها تبدیل می‌شود.

وقتی همین سیر زمانی، اندک‌اندک طی می‌شود؛ که عامیانه آن را گذشتن خر از پل می‌دانند،آن شعارهای زیبا و دغدغه‌های بی‌شمار به ورطه نابودی رفته و آن  تصمیماتی مهم است که منفعتش در هماهنگی با اعضای دیگر باشد. البته توجه خاص به این مطلب ضروری است، چرا که با واژه‌هایی نظیر بدهکاری،عدم گردش پولی و بار مالی فراوان، مواجه می‌شوند که دستی است بر سینه‌ی همان دغدغه‌ها و پیشنهاد‌های مطرح‌شده توسط آن خادمین دلسوز و مهربان که گویی در آن زمان پرشور نسبت به آن بی آگاه بوده و این آگاهی صرف ورودشان به پارلمان شهری بوده است.

جا دارد در بحث مبارزه با فساد و رشوه‌خواری خود کلام را کوتاه کرده و به سخنان مقام معظم رهبری در سال ۱۳۷۹ اشاره ای نمایم:از جمله موضوعاتى که می‌خواهم بسیار روى آن تکیه کنم، یکى این است که در شــهردارى، جلو سوءاستفاده‌ی مالى را بگیرید که بسیار مهم است. این، آن چیزى است که بلاشک در دوره‌ی قبل بوده، کم هم نبوده، زیاد بوده است و قابل‌انکار نیست. حالا شما خبر دارید، یا ندارید، گزارش می‌رسد، یا نمی‌رسد – که لابد هم می‌رسد – مبارزه با این هم از همه‌چیز، سخت‌تر است. جلو این را با قاطعیت بگیرید و نگذارید سوءاستفاده شود. شما آقایان نگذارید این تجربه‌ها تکرار شود. با رشوه – هر وقت خبر رسید – مقابله کنید؛ با تجمل‌پرستی در هزینه‌های شهردارى، مقابله کنید. تجمل‌پرستی، اصلا مطلوب و مقبول نیست. اسراف و زیاده‌روی در مخارج، مقبول نیست.

و در آخر به زبانی ساده، شهرنشینان در انتهای هر چهار سال با تغییراتی جزئی در سطح شهرها روبه‌رو شده  که همان هم با بدهی‌های فراوان همراه است که دریافت همان مطالبات دل درگرو اعضای آینده شورای اسلامی داشته و دست شهردار آینده را می‌بوسد که البته خداوند به جیب مردم برکت دهد و اما پیشنهاد برادرانه حقیر به خادمان عزیز توجه کردن به همان حدیث کوتاه و اما مشهور از پیغمبر گرامی اسلام است که فرمودند: کُلُکُّم راعٍ و کُلُکُّم مَسؤولٌ عَن رَعِیَتِهِ (همه شما سرپرست و مسئول هستید و درباره زیردستانتان بازخواست می‌شوید)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۶ ، ۱۶:۳۶
سجاد جعفری

خبرگزاری فارس:

یادداشت:سجاد جعفری


لا تَکرِهُوا الفِتنَهَ فِی آخِرالزَّمانِ فَاِنَّها تُبیرُ المُنافِقِین؛

از فتنه و آزمایش در آخرالزمان نگران نباشید چراکه موجب نابودی منافقان خواهد شد (رسول‌الله - میزان الحکمه، ح 15748)

پس از برگزاری انتخابات دهم ریاست جمهوری، آشوب و اردوکشی خیابانی، شهرهای بزرگ کشور را فراگرفت. سر باز زدن نامزدهای شکست‌خورده از قانون و فراخوانی طرفداران برای حضور و راهپیمایی در خیابان‌ها، دقیقاً همان فرصتی بود که دشمنان نظام، مدت‌ها منتظر آن بودند.

روز 25 خرداد، عده زیادی از معترضان در خیابان آزادی تهران و چند شهر دیگر حاضر شدند و راهپیمایی سکوت برگزار کردند اما در اواخر این راهپیمایی، افرادی سودجو و فرصت‌طلب، از جوّ ایجادشده، سوءاستفاده کرده و راهپیمایی را به‌وسیله درگیری با نیروهای انتظامی و حمله به پایگاه بسیج به آشوب کشیدند که موجب کشته و زخمی شدن تعدادی از هم‌وطنانمان شد.

پس‌ازاین واقعه، موج التهاب و ناامنی کشور به‌خصوص تهران را فراگرفت. در این حین، رهبر ما مثل بسیاری از خواص، نظاره‌گر ماجرا نماند و به گذر زمان چشم ندوخت. حضرت آقا ابتدا با نمایندگان کاندیداها دیدار و آن‌ها را نسبت به خطرات خروج از محدوده قانون آگاه کرد. اقدام بعدی ایشان حضور در نماز جمعه تهران و شستن غبار فتنه از چهره سیاسی کشور بود. دفاع و نقد منصفانه هر چهار نامزد انتخابات، ارائه راهکار برون‌رفت از وضعیت موجود، لزوم مرزبندی معترضان با دشمنان، اتمام‌حجت با آشوبگران و در آخر اعلام آمادگی برای جان‌نثاری درراه انقلاب، کلیدواژه‌های رهبر در این خطابه بود.

حضور به‌موقع آقا در این نماز جمعه باعث شد شک و تردید جای خود را به اعتماد و آگاهی دهد. پس از اتمام‌حجت رهبر با مردم، سرانی که بازهم به اردوکشی خیابانی ادامه دادند و به مقدسات مردم اهانت کردند، در روز 9 دی باسیلی ملت ایران تنبیه و از صحنه سیاسی نظام حذف شدند؛ اما تاکتیک مبارزات فتنه گران در جامعه برای اعمال تدریجی نظر خود بر مردم چه بود؟

1-دروغ بزرگ- قدیمی‌ترین و پردامنه‌ترین تاکتیکی است که تاکنون در جنگ نرم مورداستفاده قرارگرفته است. این تاکتیک عمدتاً برای مرعوب کردن و فریب ذهن حریف مورداستفاده قرار می‌گیرد. بدین معنی که پیامی را که به‌هیچ‌وجه واقعیت ندارد، بیان می‌کنند و مرتب بر «طبل تکرار» آن می‌کوبند تا ذهن مخاطب آن را جذب کند. این تاکتیک درزمان هیتلر و توسط فردی به نام «گوبلز» رئیس دستگاه تبلیغاتی نازی‌ها مطرح شد. گوبلز بر این اعتقاد بود که «دروغ هرچه بزرگ‌تر باشد، باور آن برای مردم راحت‌تر است.»

2-کلی‌گویی- تولیدات رسانه‌های غربی در حوزه‌های سیاست، فرهنگ و اقتصاد مملو از مفاهیم کلی در این حوزه‌ها هست. دموکراسی، حقوق بشر، آزادی و... مفاهیمی هستند که بدون تعریف و توجیه مشخص، باهدف اقناع مخاطبان سرزمین‌های مشخص به کار گرفته می‌شوند. درواقع کلی‌گویی عبارت است از ایجاد ارتباط نظری و عملی خاص با مفهومی ویژه تا مخاطب بدون بررسی دلایل، شواهد و قرائن، آن نظر و عمل را بپذیرد. تاکتیک کلی‌گویی، تاکتیکی است که سعی می‌شود ذهن مخاطب متوجه حواشی و شاخ و برگ یا جزئیات نشده و در رابطه با هسته مرکزی پیام، حساسیت از خود نشان ندهد و آن را بدون بررسی و کنکاش بپذیرد. به همین دلیل برخی این تاکتیک را «بی‌حس سازی مغزی» نیز می‌نامند.

3- جاذبه جنسی-استفاده از زنان و دختران با ظاهری اروتیکال در تبلیغات انتخاباتی برخی کاندیداها در انتخابات سال 88 و پوشیدن لباس‌های تنگ و چسبان و نیز وضع نامناسب روابط زن و مرد در تجمعات انتخاباتی آن‌ها ازجمله مصادیق این تاکتیک تلقی می‌شود که ضمن جذب مخاطب، تلاش بر ارتقای سطح اثرگذاری پیام داشت.

4-تکرار-تکرار تقلب در انتخابات «در سال 88 ازجمله آن مواردی بود که به‌کرات توسط رسانه‌های گروهی خارجی و داخلی و حتی توسط خود مردم تکرار شد. این موضوع آن‌قدر تکرار شد که موضوع منطقی اثبات» تقلب «جای خود را به اثبات» عدم تقلب داد وعده‌ای منتظر ارائه دلایلی برای نبود تقلب بودند! اما باگذشت زمان و رو شدن دست دشمن در حوادث پس از انتخابات، این تکرار نیز تأثیر خود را از دست داد.

5-شایعه-در انتخابات سال 88 در اشکال مختلف اخباری در سطح جامعه منتشر می‌شد که جنبه شایعه داشت. ازجمله آن‌ها می‌توان به «اعلام پیروزی یکی از کاندیداها قبل از شمارش آراء، کشتارهای غیرواقعی توسط نیروهای انتظامی و امنیتی، تجاوز جنسی به بازداشت‌شدگان و ...» اشاره کرد.

6-پیشگویی-ارائه اخبار و آمارهای آلوده به‌دروغ از وضعیت سیاسی، اقتصادی کشور، فاجعه‌آمیز بودن آینده کشور در صورت تداوم وضع موجود، توسل به آمارهای خلاف واقع و اعلام پیروزی در انتخابات بلافاصله پس از اتمام رأی‌گیری ازجمله پیشگویی‌های فاجعه‌آمیزی بود که در قالب سناریوی دشمن در انتخابات سال 88 دنبال شد.

7-تصدیق اشخاص معروف-تلاش جریان فتنه در حوادث پس از انتخابات و رایزنی برخی عناصر این جریان برای همراهی برخی مراجع تقلید که مورد وثوق و احترام جامعه هستند در حمایت از این جریان یا حمایت برخی عناصر سیاسی شاخص از این جریان، مصداق بارز بهره‌گیری از این تاکتیک در انتخابات سال 88 بود.

حالا که تقویم سال 88 را ورق می‌زنیم، متوجه این مهم می‌شویم بصیرتی که آقا در این چند ماه به جامعه تزریق کرد، باعث شد به هنگام حرمت‌شکنی فتنه گران در روز عاشورا، مردم باقدرت، وحدت و بدون تعصبات سیاسی آن‌ها را از خود برانند و در نه دی سیل خروشانی به راه بیندازند که اندک امید سران فتنه را نیز با خود ببرد.

به دنبال هتک حرمت عاشورای حسینی و پخش تصاویر این جنایت در رسانه‌ها، شهرها و روستاهای مختلف کشور یکپارچه در دفاع از قهرمان کربلا و محکومیت اقدام شرم‌آور فتنه گران، ایرانیان روز 9 دی در سراسر کشور در حمایت از امام حسین (ع) و ولایت به خیابان‌ها آمدند. تجدید بیعت ملت با آرمان‌های امام راحل و رهبر فرزانه انقلاب باعث شد تا ریشه فتنه‌ای که ماه‌ها مشکلاتی را در سطح کشور به وجود آورده بود، خشکانده شود.

بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مردم قم- 19/10/1388:
مطمئن باشید که روز نهم دیِ امسال هم در تاریخ ماند؛ این هم یک روز متمایزی شد. شاید به یک معنا بشود گفت که در شرایط کنونی - که شرایط غبارآلودگیِ فضاست - این حرکت مردم اهمیت مضاعفی داشت؛ کار بزرگی بود. هرچه انسان در اطراف این قضایا فکر می‌کند، دست خدای متعال را، دست قدرت را، روح ولایت را، روح حسین بن علی (علیه السّلام) را می‌بیند.
قَدْ جَاءکُم بَصَآئِرُ مِن رَّبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِیَ فَعَلَیْهَا وَمَا أَنَاْ عَلَیْکُم بِحَفِیظٍ
به‌راستی رهنمودهایى از جانب پروردگارتان براى شما آمده است پس هر که به دیده بصیرت بنگرد به سود خود او و هر کس از سر بصیرت ننگرد به زیان خود اوست و من بر شما نگهبان نیستم.

سوره انفال آیه مبارکه 104

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۶ ، ۲۳:۰۴
سجاد جعفری

خبرگزاری 8 دی:

پایگاه خبری شعاع مشرق:


یادداشت: سجاد جعفری


قال رسول الله صلی الله علیه و آله : ما العِلْمُ اِلّا مَا حَوَاهُ الصَّدْرُ
علمی واقعی و مفید است که در درون انسان لمس شود و فقط ذهنی نباشد. (بحارالانوارج 74ص 168)

در فرهنگ معین  سواد به معنای خواندن و نوشتن می باشد. اما مصدر آن عربی و به معنای سیاهی است.در قدیم کسانی که توانایی خواندن و نوشتن داشتند یا می توانستند صفحات را سیاه و پر کنند با سواد خوانده می شدند.پس باذکر مطالب فوق تعریف کلاسیک سواد، توانایی درخواندن و نوشتن است،اما بر اساس تعریف یونسکو،که195 کشور عضو آن بوده و مقرش در پاریس پایتخت فرانسه است با سواد را فردی می داندکه تمام شرایط زیر را در خود دارا باشد:
1- سواد عاطفی: توانایی برقراری روابط عاطفی با خانواده، همسر و دوستان
2- سواد ارتباطی: توانایی برقراری ارتباط و تعامل با تمامی اعضای جامعه 
3- سواد مالی: توانایی مدیریت اقتصادی درآمد

4- سواد رسانه: اینکه توانایی تشخیص وثوق اخبار و دیگر پیام های رسانه ای را داشته باشیم.
5-سواد آموزش و پرورش : توانایی تربیت فرزندان به نحو مطلوب

6- سواد رایانه: داشتن مهارت های هفت گانه رایانه ( ICDL)

پس با این تعاریف و آگاه شدن از تفاوت سواد کلاسیک وسواد در هزاره سوم در می یابیم، هنگامی که سواد علمی جامعه در سطحی بالا باشد، رابطه همافزا بین علم و جامعه اتفاق می افتد.یعنی هریک به رشد و ارتقای دیگری کمک می کندوقتی اهمیت سواد علمی در فرهنگ عمومی، برجسته باشد، علم فی نفسه ارزش می یابد و محترم شمرده می شود،در چنین جامعه ای است که سوال:علم بهتر است یا ثروت؟ اساسا موضوعیت ندارد و اگر طرح شود، ذهن نوآموز را نمی خراشد. زیرا حل این نوع معادله به سهولت امکان پذیر است.

سواد در سطح جهان به قدری دارای ارزش است که روز جهانی سواد تشکیل شده که به تاریخ شمسی ما همان 17 آذر می باشد و آن مهم را گرامی نگه می دارند.اما باز با این همه تفاسیر به نظر می‌رسد، امروز، نیاز ما،الگوی ساده سواد یعنی: «سواد خواندن و نوشتن» نیست همه فهمیده‌ایم که سواد، معنای سابق خود را از دست داده است. اما هر یک به نوعی، چنان در دام بیسوادی‌های سفید گرفتار شده‌ایم. به معنای عمیق تر،کسانی که در ظاهر توانایی خواندن و نوشتن دارند، انبوهی از مدارک آموزشی، دانشگاهی و گواهینامه‌های حضور در انواع دوره‌ها و همایش‌ها را در کیف خود جابجا می کنند. اما، هنوز در ساده‌ترین تعامل ها و ارتباط‌ ها با دوستان و همکاران و اعضای خانواده‌ی خویش، دچار چالش‌های جدی هستند.یا حتی با نحوه‌ی تنظیم فونت و رسم‌الخط در یک فایل متنی هم آشنایی ندارند ونمی‌توانند جدولی ترسیم کنند که بتواند چشم اندازی زیبا از استخدام آنها را برای کارفرمای احتمالی، ترسیم کند.روزها و شبها، وقت خود را در شبکه‌های اجتماعی می‌گذرانند. اما شبکه‌های اجتماعی هم برایشان شکل مدرن همان ایستادن‌های سر کوچه می‌شود تا از اخبار در و همسایه آگاه شود.قبلاً در خانه به همسایه‌ی خود ناسزا می‌گفت و امروز به همراه صدها هزار نفر دیگر، به خانه‌ی مجازی فرد دیگری حمله می‌کند و ناسزا می‌گوید.در بعدی دیگر فرزنددار می‌شوند؛ زندگی و سرمایه و وقت و انرژی خود را صرف رشد و تربیت آنها می‌کنند. اما،کودکان و نوجوانانی رشد می‌کنند که روحیه‌ی جنگجویی و رقابتی دارندتفاوت شادی و موفقیت و رضایت را درک نمی‌کنند. در نوع رسانه هم ، انواع اخبار هیجان انگیز اما دروغ و غیر موثق‌ را، در قالب ایمیل و پیام و پیامک، به دوست و آشنا منتقل می‌کنند واما با ساده‌ترین معیارهای ارزیابی صحت و سقم یک خبر آشنایی ندارند.

این نوع بی سوادی یک بی سوادی سفید،و درد امروز جامعه‌ی ما و بسیاری از جوامع دیگر است با بهره گیری از سواد سفید و آشنایی و بهره برداری از ابزارهای مورد نیازی که مهارتهای زندگی نامیده میشود، باید توانایی انجام رفتار مثبت و سازگارانه را ایجاد کرد تا افراد، امکان کنار آمدن با ضروریات و چالشهای زندگی و بهبود کیفیت آن و در نهایت دسترسی به آسایش و آرامش را در زندگی داشته باشند.

در نهایت، با توجه به اینکه تبعات ناشی از بیسوادی سفید بر اجتماع تاثیر گذار بوده،لازم است دولت، دانشگاهیان، دانشمندان و مسئولین بنا بر توصیه حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)که فرمودند براى گسترش سواد و زدودن بى‏سوادى، همه‏ى دستگاهها و کل نظام باید حرکت و احساس مسئولیت کنند.با برنامه ریزی هوشمندانه و منسجم، اقدام های مستمری را به اجرا درآورند.

منابع:

1-    فرهنگ معین،واژه سواد

2-    در بخشی از مقاله «سواد علمی»، ما و ژئوپلیتیک علم ، نویسنده: حسین انتظامی

3-    ریشه دو واژه سواد و املا، وبلاگ عادل اشکبوس(پژوهشگر واژه)

4-    خبرگزاری عصر ایران، محمدرضا شعبانعلی، کد خبر: ۳۵۴۷۶۰

5-    جامعه امروز و بی سوادی سفید،مهندس محمود اقبالی،سلامت دات لایف،28/6/1394

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۶ ، ۱۷:۵۵
سجاد جعفری

یادداشت:سجاد جعفری
انتشار در:

پایگاه خبری بهجت خبر

و پایگاه خبری و تحلیلی شعاع مشرق

بابک جوانی مومن  و اهل مطالعه بود.این را زمانی متوجه شدم که با او رابطه ی دوستانه ایی آغازکردم. ابتدای این رابطه از زمان خدمت وظیفه عمومی بود یعنی درست زمانی که ما سربازیک یگان خدمتی بودیم .در برخورد اول بابک را با آنچه که در ظاهرش بود سنجیدم،شهید جوان ما از ظاهری آراسته و رویی خندان که قلب هر مخاطبی را مجذوب می کرد برخوردار بود تا آنجایی که فرماندهان همیشه از او به نیکی یاد می کنندضمن این  که یگان خدمتی ما مشترک، اما منطقه مکانی ما متفاوت بود و بابک هفته ای یک شب در محل خدمتش به صورت 24 ساعت باید آماده باش می بود.

یک روز ما ازسمت واحد خود به ماموریت اعزام شدیم و به علت طولانی شدن زمان آن که با یک شب زمستانی سرد همزمان شده بود  مجبور شدیم که هنگام برگشت از ماموریت به علت  نماز و گرسنگی به یگان خدمتیه بابک برویم .به پادگان رسیدیم و پس از پارک کردن ماشین به سمت ساختمان رفتیم وچندین بار در زدیم، طبق معمول باید یک سرباز در ساختمان را باز می کرد اما انگار کسی نبود.بعد از ده دقیقه دیدیم صدای پا می آید و یک نفر در را باز کرد.بابک آن شب نگهبان بود با خشم گفتیم بابا کجا بودی اخه یخ کردیم پشت در، لبخندی زد و ما را به داخل ساختمان راهنمایی کرد وارد اتاقش که شدیم  با سجاده ای  رو به رو شدیم که به سمت قبله و  روی آن کلام الله مجید و زیارت عاشورا بود،تعجب کردم گفتم بابک نماز می خوندی؟ با خنده گفت همینجوری میگن.

 

یه نگاهی که به روی تختش انداختیم با کتاب های مذهبی و درسی زیادی رو به رو شدیم  من هم از سر کنجکاوی در حال ورق زدن آن کتاب ها بودم که احساس کردم بابک نیست،بعد از چند دقیقه با سفره ، نان و مقداری غذا امد، گفت شما خیلی خسته اید تا یکم شام میخورید منم نمازم را تمام میکنم. ما به خوردن شام مشغول شدیم و بابک هم به ما ملحق شد اما شام نمی خورد میگفت شما بخورید من میلی ندارم و دیرتر شام میخورم تا آنجایی که مثل پروانه دور ما می چرخید و پذیرایی می کرد خلاصه شام که تمام شد نماز را خواندیم و آماده ی رفتن به ادامه مسیر که چشممان به آشپزخانه افتاد و با خنده گفتیم : کلک خان برای خودت چی کنار گذاشتی که شام نمیخوری بابک خنده ی ارامی کرد و میخواست مانع رفتن ما به آشپزخانه شود.ما هم که اصرار او را دیدیم بیشتر برای رفتن به آشپزخانه تحریک می شدیم.

خلاصه نتوانست جلوی مارا بگیرد و ما وارد شدیم و دیدیم که در آشپزخانه و کابینت چیزی نیست در یخچال را باز کردیم و چیزی جز بطری آب نیافتیم نگاهم به سمت بابک رفت که کمی گونه و گوشهایش سرخ شده بود و خندهاش را از ما می دزدید .این جا بود که متوجه شدیم بابک همان شام را که سهمیه خودش بود برای ما حاضر کرده است. اکنون که به صورت ناخودآگاه اشک در چشمانم جاریست تاریخ28 آبان ماه است و چندین ساعتی نیست که خبر شهادش را  شنیده ایم.

والعاقبه للمتقین

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۶ ، ۱۲:۳۴
سجاد جعفری

معرفی برخی از نقاط گردشگر پذیر استان گیلان برای سربازان دلاور ایران اسلامی
تدوین و گردآوری:سجاد جعفری
(ماهنامه فرهنگ سربازی)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۶ ، ۱۲:۵۵
سجاد جعفری

نویسنده: سجاد جعفری
(عضو هئیت تحریریه نشریه فرهنگ سربازی)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۶ ، ۱۲:۵۱
سجاد جعفری

نویسنده و ویرایش:سجاد جعفری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۶ ، ۲۰:۴۴
سجاد جعفری
کاپیتولاسیون و اعتراض امام خمینی(ره)
نویسنده:سجاد جعفری

عضو شورای سردبیری نشریه فرهنگ سربازی
منعکس شده در:
پایگاه خبری و تحیلی گیل نگاه
 پایگاه خبری و تحلیلی شعاع مشرق


کاپیتولاسیون واژه ای لاتین و فرانسوی است که در لغت نامه دهخدا به این صورت تعریف می شود: حقی که به اتباع خارجیان در مملکتی دهند مبنی بر اینکه در محاکم خود آن مملکت محاکمه نشوند، بلکه در محاکم مربوط به دولت خود محاکمه گردند.


جالب اینجاست که این موضوع حقوقی از گذشته های دور و زمانی که تجارت از غرب به شرق و سایر نقاط شروع و بعد ها افزایش یافت به وجود آمده است. در کشور ما برای اولین بار در زمان پادشاهی شاه سلطان حسین صفوی و در زمانی که ایران درگیر جنگ با افغان ها بود معاهده ایی با این موضع با کنسول فرانسه در شیراز بسته شد که البته به دلیل انقلاب های داخلی فرانسه و خروج آن از ایران برای مدت طولانی، هیچ گاه به اجرا در نیامد.
اما با گذشت زمان و تشکیل حکومت قاجار در عصر پادشاهی فتحعلی شاه و بسته شدن قرداد ترکمانچای یا قردار ۱۸۲۸ به علت شکست ایران در جنگ با کشور روسیه این معاهده (کاپیتولاسیون) در یکی از مفاد عهد نامه به دلیل اعزام کنسول و نمایندگان تجاری به ایران و بالعکس رسمیت یافت که در فصلهای ۷ و ۸ عهدنامه ذکر شده و به صورت کامل وآشکارامده است. در اینجا ذکر این نکته الزامیست که بعد ها در سال ۱۲۹۷ و در دولت صمصام السلطنه به موجب عهدنامه مودت بین ایران و روسیه کلیه امتیازات از جمله کاپیتولاسیون که از ایران گرفته شده بود لغو گردید.
با ورق زدن صفحات تاریخ مشاهده می کنیم که این امتیاز مجددا درزمان پهلوی احیا و بازهم به تبع آن موجب اعتراضات مردم، علما و روحانیون به ویژه امام خمینی(ره) گردید. جرقه این لایحه با درگیر شدن کشور آمریکا در جنگ جهانی دوم و حضور نیروهای نظامی این کشور در آسیا شروع شد. از آنطرف هم مستشاران آمریکایی که در استخدام دولت ایران قرار گرفته بودند یک قرداد دفاعی دو جانبه امضا کردند که پس از گذشت ماه ها دولت آمریکا تصمیم گرفت که در مورد مسائل حقوقی نیروهای خود مذاکراتی را بدون سر و صدا و با موافقت شخص شاه، با مقامات ایرانی شروع کند. از طرفی هم شاه ناتوان از اجرای اصلاحات عرضی در کشور بود در این حال همه شرایط برای نخست وزیری علی امینی که جان اف کندی وی را نزدیک ترین فرد به مواضع خود می دانست به عنوان نخست وزیر انتخاب کند. دولت آمریکا پس از دو ماه که از تصویب اصلاحات ارضی گذشته بود طرح درخواست اعطای کاپیتولاسیون یا مصونیت مستشاران نظامی خود را مطرح کرد. آنان باور داشتند چون دکتر علی امینی با فشار مستقیم آمریکای ها روی کارآمده است لذا به سرعت با درخواست آنها موافقت خواهد کرد. ولی این سیاستمدار کهنه کارهمواره در مقابل درخواست آمریکا طفره رفت. بعد از دکتر امینی در سال ۱۳۴۱ اسدالله علم به عنوان نخست وزیر دولتی تشکیل داد. او در ۲۵دی ۱۳۴۲قانون اجازه استفاده مستشاران امریکایی در ایران از مصونیت‌ها و معافیت‌های قرارداد وین که در تاریخ ۲۹ فروردین ۱۳۴۰ به امضا رسیده و مختص کارمندان اداری و فنی نوشته شده بود را به مجلس سنا برد. اما در این میان اسدالله علم از پست خود کناره گیری کرد و در نتیجه اوهم نتوانست این طرح را به اجرا در آورد بعد ازدولت علم، حسنعلی منصور در سال ۱۳۴۲ روی کارآمد. در ۳ مرداد۱۳۴۳ مجلس سنا این قانون یعنی اجازه استفاده مستشاران امریکایی از قرارداد وین درباره روابط سیاسیرا تصویب کرد. در مجلس شورا درباره این قانون بحث‌های زیادی صورت گرفت اما در نهایت در ۲۱/۷/۱۳۴۳ از ۱۳۶ نماینده با ۷۴ بلی و ۶۱خیر به تصویب مجلس شورای ملی رسید.
به موجب این قانون که از قرداد وین درباره روابط سیاسی بهره می گیرد مشتمل بر ۵۳ ماده و دو پروتکل است که گاها خفت بار تر از قرداد ترکمنچای می باشد. در اینجا لازم می بینم دو ماده و یک بنداز آن که به تعبیر حضرت امام(ره) سند بردگی ایران است را به دیدگاهتان برسانم.
بر طبق ماده ۲۹ قرارداد وین ـ شخص مامور سیاسی مصون است و نمی توان او را به هیچ عنوان مورد توقیف یا بازداشت قرار داد. کشور پذیرنده با وی رفتار محترمانه ای که در شأن اوست خواهد داشت و اقدامات لازم را برای ممانعت از وارد آمدن لطمه به شخص و آزادی و حیثیت او اتخاذ خواهد کرد.
بند ۱ ماده ۳۱ قرارداد وین ـ مامورسیاسی در کشور پذیرنده از مصونیت تعقیب جزائی برخوردار است و از مصونیت دعاوی مدنی و اداری نیز بهره مند خواهد بود. و در بند۲ مأمور سیاسی مجبور به ادای شهادت نیست.
تصویب این لایحه در مجلس که سپردن حق رسیدگی قضایی جرایم اتباع خارجی به نمایندۀ حقوقی دولت خارجی را موجب می شد، واکنش های امام خمینی(ره) را در پی داشت تا اینکه در چهارم آبان ۱۳۴۳ در جمع هزاران نفر نطقی تاریخی که با آیه مبارک انا لله و انا الیه راجعون شروع شد را ایراد کردند که به بخشی از آن می پردازیم:
ای مردم، عزت ما پایکوب شد، عظمت ایران از بین رفت، عظمت ارتش ایران را پایکوب کردند. قانونی رابه مجلس بردند که در آن ما را ملحق کردند به پیمان وینکه تمام مستشاران نظامی آمریکا با خانواده‌هایشان، با کارمندهای فنی‌شان با کارمندان اداری‌شان، با خدمه‌شان… از هر جنایتی که در ایران بکنند، مصون هستند. ملت ایران را از سگ‌های آمریکا پست‌تر کردند. چنانچه کسی سگ آمریکایی را زیر بگیرد از او مؤاخذه می‌کنند اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد مؤاخذه می‌کنند. چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، بزرگ‌ترین مقام را زیر بگیرد، هیچ‌کس حق تعرض ندارد. آقا من اعلام خطر می‌کنم، ای ارتش ایران من اعلام خطر می‌کنم و ….

امام(ره) در ادامه گفتند:
آمریکا ازانگلیس بدتر، انگلیس از آمریکا بدتر، شوروی از همه بدتر، همه از هم بدتر، همه از هم پلیدتر. اما امروز سر و کار ما با این خبیث هاست.
هرچند به موجب این سخنرانی در ۱۳ آبان امام(ره) دستگیر و سپس به ترکیه تبعید شدند. البته حرکتی که امام شروع کننده آن بود بذری شد که در سال ۱۳۵۷ به شکوفایی رسید و با تشکیل شورای انقلاب این قرداد ننگین برای همیشه در کشور ما از صحنه تاریخ حذف شد.

منابع:
۱٫علی اکبر دهخدا، لغتنامه، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۲ ش، ص ۳۶ .
۲٫ مسعود اسداللهی، احیای کاپیتولاسیون و پیامدهای آن، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، مرکز چاپ و نشر، ۱۳۷۳ش . ص ۳۰ .
۳٫ مدنی، سید جلال الدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج ۲، انتشارات اسلامی، ص ۷۵
۴٫حمید روحانی (زیارتی)، نهضت امام خمینی، تهران واحد فرهنگی بنیاد شهید، ۱۳۶۴ش. ص ۷۰۸
• ۵٫پزشک زاد، ایرج: مروری در واقعه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، چاپ سوم، شرکت کتاب، لس انجلس، ۲۰۰۸ میلادی، ص. ۱۵۵-۱۵۷
۶٫کوثر؛ شرح وقایع انقلاب اسلامی؛ ج ۱؛ صص ۱۶۹-۱۷۸

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۶ ، ۱۶:۵۹
سجاد جعفری

به یادداشت:سجاد جعفری

دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت استراتژیک منابع انسانی


منعکش شده در پایگاه خبری و تحلیلی شعاع مشرق

در ابتدا باید با واژه ای آشنا شویم که به آن جهاد می گویندواژه جهاد، کلمه ای عربی از ریشه جهدبه معنای مشقتو نهایت تلاش است. اما از منظر دینی به هر تلاشی، جهاد اطلاق نمی شود؛ به عبارتی واضح تر جهاد یعنی بذل  از جان، مال و توان خویش در راه اعتلای کلمه اسلام بنابراین جهاد، معنایی وسیع تر از قتال و مبارزه مسلحانه دارد. حال که تقریبا با این واژه آشنایی پیدا کردیم هم اکنون وقت آن رسیده که کلمه جهاد را در مدیریت تعریف کرده تا بتوانیم تمایز بین مدیریت جهادی و غیر آن را تشخیص دهیم.

مدیریت جهادی تلاش مستمر در به کارگیری نهایت توان و کنترل فعالیت های افراد، مبتنی بر مبارزه در تمامی عرصه های  مختلف اعم از: علمی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی  و غیره با نیت الهی، جهت نیل به اهداف جامعه و رفع موانع موجوداست. که به توضیح حضرت علی (ع)  که می فرمایند: «اَلشَّرَفُ بِالهِمَمِ العالیهِ لا بِالرِّمَمِ البالیهِ؛ شرافت به همت های بلند است، نه به تفاخر به گذشتگانو استخوان های پوسیده آنان.» یا به تفسیری هر فرد یا جامعه ای به اندازه تلاشی که از خود نشان می دهد به قله های رفیع شرافت و موفقیت، خواهند رسید.

در این نظام مدیریتی، احکام دین مبین اسلام و شریعت الهی و ائمه اطهار به عنوان راهبردی  در نظر گرفته شده و هدف این نظام مدیریتی، پیاده سازی ارزش ها در جامعه به منظور تبدیل آن ها به کیفیت زندگی می باشد که به تعبیر مقام معظم رهبری، اگر مدیریت جهادی یا همان کار و تلاش با نیت الهی و مبتنی بر علم و درایت حاکم باشد، مشکلات کشور، در شرایط کنونیِ فشارهای خباثت آمیزِ قدرتهای جهانی و در شرایط دیگر، قابل حل است و کشور حرکت رو به جلو را ادامه خواهد داد.

از منظری دیگرشاخصه‌هایی که در آیات و روایات به طور مستقیم برای روحیه جهادی گفته شده عبارت است از: ایمان و اخلاص، اتحاد و وحدت، احسان و ایثار، دوری از اسراف، عدم سستی در کار، نظم و توکل و پرهیز ازغرور. البته شاخص‌های دیگری  را هم می‌توان ذکر کرد ولی به اهم آن‌ها در این مطلب اشاره شد که موجب گردید تا اینجا به طور کلی با مفهوم مدیریت جهادی آشنا شویم.

اما در حوزه های اجرایی مدیریت گاه به دلیل عدم دقت و تمرکز امانتی که باید نسبت به بیت المال وجود داشته باشد، مسایلی رخ می دهد که به هدر رفتن اموال عمومی و اتلاف وقت و اسراف می انجامد. ضمن آنکه با  مدیریت ضعیف و نادرست بسیاری از استعدادها و توانایی های بالقوه از بین رفته و به سرمایه های عمومی لطمه می زند. که این مهم می تواند سرآغاز مدیریت با تضاد جهادی باشد که آن را مدیریت غیر جهادی هم می توان برشمرد.
امام هشتم (ع) در حدیثى زیبا به این واقعیت تلخ اشاره کرده و می فرمایند: انّ الله یبغض القیل و القال و اضاعه المال و کثره السّؤال؛ همانا خداوند قیل و قال (گفتار بى فایده و شعار دادن) و تباه سازى اموال و زیاد درخواست کردن را دشمن مى دارد. امام رضا(ع) مدیر را همچون چوپانى می داند و در بیانی دیگر ضمن تشبیه مدیران نالایق و خیانتکار به گرگ های درنده می فرمایدچنین مدیریتی براى دیانت و اعتقادات مسلمانان زیان بارتر از آن است که دو گرگ گرسنه در میان گله گوسفندى بیفتند که چوپان نداشته باشد.

در مدیریت غیرجهادی اصالت ریاست وجود دارد و مردم مهجورهستند یعنی مصرف‌کننده و تماشاچی توسعه هستند. یعنی باید بنشینند تا دولت توسعه را به آن‌ها تقدیم کند. در صورتی که حضرت امام فرمودند: ما برای آبادانی کشور دست‌مان را به سوی ملت دراز می‌کنیم.

مدیریت غیرجهادی مدیریت افتتاحی است  که به طور آشکار مدیران دنبال پروژه‌هایی هستند که در همان دوره ریاست‌شان بشود افتتاحش کرد و به بعد آن کاری نخواهند داشت. در مدیریت غیرجهادی، پورسانت حاکم است. یعنی مدیر باید پورسانت و حقوق خوب دریافت کند، یعنی نجومی بگیرد تا در رفاه باشد و بتواند برای نظام کار کند در این نوع مدیریت  اصالت دستور است یعنی آقای رئیس گفته اند همین باید انجام بشود. ولی در مدیریت جهادی اصالت مشورت است و انگیزه برای کار، خدایی است.

بسیاری ممکن است به این مهم فکر کنند که مدیریت جهادی، یک شعار یا حداکثر یک توصیه اخلاقی است و در ذهن پرورش یافته است، اما غافل از آن‌که از اولین ثمرات انقلاب اسلامی که در همان روزهای اول بعد از پیروزی انقلاب شکل گرفت، حرکتی بی‌نظیر به عنوان مثالی واقعی و پدیده انقلابی به  نام جهادسازندگی بود که مدیریت جهادی را به تعداد مصادیق فراوان، در کل کشور و در تمامی شرایط مختلف از جنگ و بعداز آن گرفته تا آبادانی در همه شهرها و دور افتاده ترین روستا ها که به بهترین صورت ممکن به عرصه ظهور رسانید. و به عنوان کلام آخر این یادداشت، اگر مدیریت جهادی بود، اقتصاد هم پیشرفت میکند، فرهنگ هم پیشرفت میکند؛ و ملّتی که اقتصاد پیشرفته داشته باشد و فرهنگ پیشرفته داشته باشد، در اوج قرار میگیرد و تحقیر نمیشود.مقام معظم رهبری.۱۰/۲/۹۳

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۶ ، ۱۱:۲۴
سجاد جعفری

تحقق پیش بینی های امام خمینی(ره) در گذر زمان

نویسنده:سجاد جعفری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۶ ، ۱۹:۵۴
سجاد جعفری
مسعود رجوی از ساواک تا مجاهدین
نویسنده:سجاد جعفری
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۲:۵۸
سجاد جعفری
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۵ ، ۰۰:۰۹
سجاد جعفری

نویسنده:حجت الاسلام و المسلمین مرتضی اسدی - سجاد جعفری


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۵ ، ۲۱:۱۳
سجاد جعفری

نویسنده:سجادجعفری




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۵ ، ۰۰:۰۲
سجاد جعفری
مجله فرهنگ سربازی
نویسنده:سجاد جعفری


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۵ ، ۱۹:۵۰
سجاد جعفری


روز نامه همشهری استان گیلان

فقر در جوامع به دو صورت تعریف می‌شود...
1395/03/24
  فقر در جوامع به دو صورت تعریف می‌شود.
 فقر مطلق: محرومیت و ناتوانى اعضاى جامعه در دستیابى به حداقل نیازهاى اساسى مانند تغذیه، پوشاک و مسکن که براى یک زندگى سالم ضرورى  اند و نبود آن‌ها بقاى انسان را با نیستى روبه  رو می‌کند.
 فقر نسبی: شامل کسانی می‌شود که درآمد آنان کم‌تر از درآمد خانواده هاى متوسطى باشد که در همان جامعه زندگى مى  کنند. اسلام فقر مادی را پدیده‌ای غیرطبیعی می‌داند که نتیجه، تنبلی است. حضرت علی(ع) می‌فرماید: هر کس بر رنج ناشی از کار بردباری نورزد، باید فقر را تحمل کند. بی برنامگی یا برنامه‌ریزی نادرست به فقر می‌انجامد. به همین سبب امام علی(ع) نداشتن برنامه در زندگی و سوء تدبیر را عامل فقر دانسته است. فقر مادی بی عفتی مردان و زنان را سبب می‌شود.
گیلان یکی از 5 استانی است که تعداد افراد تحت پوشش کمیته امداد آن بالاست و این نشانه وجود فقر در استان است. بیشترین نرخ مهاجرت روستا به شهر در گیلان اتفاق می‌افتد و دلیل آن به صرفه نبودن اقتصاد کشاورزی و نبود امکانات رفاهی نظیر گاز، راه آسفالته، ‌آب شرب و شبکه مناسب برق در روستاهاست.
رفاه اقتصادی در گیلان از 19 استان کشور پایین تر است و 250 هزار نفر در این استان زیر خط فقر زندگی می‌کنند. گیلان دومین استان بیکار کشور است و باید رویکردی در جهت افزایش اشتغال با اولویت اشتغال در بخش کشاورزی و گردشگری و ورود شرکت‌های خصوصی و سرمایه‌گذار به‌وجود آید. عده  اى بر این عقیده  اند که وقتى منابع طبیعى یک کشور از غناى کافى برخوردار نباشد، مایه فقر اجتماعى مردم مى  شود. مثلاً خاک یک منطقه جغرافیایی ممکن است خشک، سنگى یا شوره  زار باشد یا وسعت زمین  هاى قابل‌کشت آن اندک باشد، در حالی که همه جای گیلان حاصلخیز و مناسب کشت است.
 مشکل این‌جاست که تولید برای کشاورزان توجیه اقتصادی ندارد. آنان زمین‌های کشاورزی و باغ‌های خود را با قیمت نازل می‌فروشند تا معیشت خود را تامین کنند. بنابراین دولت باید احیای کشاورزی را در دستور کار خود قرار دهد.
برای نمونه کشت چای در گیلان برای اشتغال خیل عظیمی از جوانان و سرپرستان خانوار می‌توانست توجیه پذیر باشد. اما سال به سال از میزان باغ‌های چای کاسته می‌شود و از 90‌درصد این باغات فقط 30‌درصد کشت می‌شود. این استان با داشتن ۹۰‌درصد باغ‌های چای ایران، مهم‌ترین تولیدکننده چای در کشور است.
فرسوده و قدیمی بودن ۵۰ درصد کارخانه‌ها و تجهیزات چای‌سازی، کمبود نیروهای فنی، نداشتن آزمایشگاه کنترل کیفی، خودکار نبودن تولید، بسته‌بندی نامناسب و همخوانی نداشتن ظرفیت کارخانه‌های چایسازی با برگ سبز تحویلی، تعویق در پرداخت مطالبات چایکاران، اشباع بازارهای داخلی از انواع چای خارجی، قاچاق و فراهم نبودن بستر فروش چای خشک از طریق سبد خانوار و بازارهای جهانی از مشکلات بازرگانی این محصول استراتژیک است.
آمار طلاق در گیلان بالاست و طبق آمار به ازای هر ۳ ازدواج، یکی به طلاق می‌انجامد. عوامل اصلی طلاق فقر اقتصادی، بیکاری و اعتیاد است که باید مسئولان استان این معضل را ریشه یابی کنند و برای رفع آن تمام تلاش خود را به کار گیرند. آمار آسیب‌های اجتماعی و تعداد مجرمان در استان هشدار‌دهنده است. یکی از علل افزایش فساد در جامعه، بالارفتن سن ازدواج است که رابطه ای مستقیم با بیکاری و در نتیجه فقر دارد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۵ ، ۱۰:۵۴
سجاد جعفری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۴۲
سجاد جعفری

به گزارش خبرگزاری بین المللی کاسپین: سجاد جعفری نوشت:درآغاز، جوان و جوانی را از نگاه مقام معظم رهبری در می یابیم:جوانی، یک پدیده درخشان و یک فصل بی بدیل و بی نظیر از زندگی هر انسانی است. در هر کشوری که به مساله جوان و جوانان، آن چنان که حق این مطلب است، درست رسیدگی بشود، آن کشور در راه پیشرفت، موفقیتهای بزرگی به دست خواهد آورد. اگر کشوری مثل کشور ما باشد که جمعیت جوان، یک جمعیت غالب و بزرگ و یک نسبت عظیم از جمعیت کل کشور را تشکیل می دهد این قضیه اهمیت بیشتری پیدا می کند.

در ابتدا کافی است با واژه ی بدیع و شگفت آوری برای عده ای از جوانان به نام شغل آشنا شویم. شغل عبارت است از کار یا مجموعه فعالیت هایی که شخص به منظور کسب سود یا اخذ دستمزد انجام می دهد. بنابراین هر کاری که شخص برای تأمین معیشت خود انجام می دهد شغل محسوب می شود. یا به بیان رسمی تر در اصل ۲۸ قانون اساسی هر کس حق دارد شغلی را که بدان مایل است ومخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند.دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون برای‌همه افراد امکان اشتغال به کار و شرایط مساوی را برای احرازمشاغل ایجاد نماید.

عده ای که خودشان هم نمی دانند چطور شد وارد دانشگاه شدند ، چطور مدرک گرفته اند و چطور صاحب شغل ،پست و مقام شده اند و ادعای علامه ی دهر بودن به آنها دست می دهد و با گرفتن یک لیسانس و گرفتن کار ومردم برای راه افتادن کارشان عنوان” مهندس” رابه ناف آنها می بندند و این بی سوادان مدرک دار صاحب پست امر به خودشان هم مشتبه می شود که بابا واقعا مهندس هستند و آن وقت است که فریاد “انابحرالعلوم” سر می دهند.

ادامه در سایت بین المللی کاسپین :

 http://caspress.com/?p=106596

خبر گزاری صبح شفت:
http://www.sobheshaft.ir/?p=74814

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۳۹
سجاد جعفری
دردو دل یکی از جوانان صومعه سرا یی (سجاد جعفری)با منتخب مردم صومعه سرا،سید کاظم دلخوش اباتری که این روزها با اینکه به طور رسمی وارد مجلس نشده است اما بسیار پیگیر مسائل شهرستان در وزارت خانه ها است.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از واران خبر:

شهرستان صومعه سرا چندی است واژه ی غریبی در اذهان عمومی کشور شده است و سیل عظیمی از هموطنان شریف و عزیز ما هنوز این نام بی نقطه را که تجلی ، نگین و نماد ابریشم،نیشکر و صنوبر است به سمع شان نرسیده.

چندی است که در میان کشتزارها و باغ های وسیع قرارگرفته در شهرستان محصولاتی چون توتون و چای به ندرت کشت و پرورش کرم ابریشم کاهش چشمگیری داشته است که تبعات آن قابل بحث و گفتگو می باشد

آداب و رسوم رایج در صومعه سرا از قبیل:لافند بازی ، کشتی گیله مردی و نوروزی خوانی که در جشن ها ، مراسمات و ایام خاصی از سال اجرا می شدند به فراموشی سپرده شده یا در حال فراموشی می باشند.صد حیف که رسم "گشه بوری" یکی از مراسم های مربوط به ازدواج کاملا از بین رفته است.شاید تنها یادگاری باقیمانده از زمان قبل مربوط به تعزیه خوانی عاشورا در ضیابر باشد که به لطف خدا هنوز پابرجاست و انشالله باقی بماند.

جاذبه های گردشگری این شهرستان از جمله مناره گسکر در جاده معروف به جاده شاه عباسی که یادآور مناره های زمان سلجوقی است ، همچنان هیچ کتیبه ای برای معرفی تاریخ بنا و سازندگان آن وجود ندارد.پل خشتی گازرودبار یا گازروبار،اثار تاریخی هفت دغنان،پل خشتی روستای پردسر هنوز شرایط را برای جذب گردشگر اماده نکرده است.
تالاب بسیار زیبا که با افتخار آنرا تالاب صومعه سرا معرفی میکنیم ، با وجود آن زیبایی های طبیعی و زیستی که سالانه پذیرای پرندگان مهاجری چون: کیلار،فیلوش و خوتکا هنوز تتوانسته آنطور که باید باشد جذب مسافر و گردشگر نماید.

صنایع دستی شهرستان صومعه سرا از قبیل: حصیر بافی-سرامیک سازی-قلاب دوزی- معرق-گلیم بافی-فرش بافی-بامبو بافی-چموش دوزی و نازک کاری چوب که روزگاری چرخ معشیت مردم را می چرخاند هم اکنون برای بومی های این شهرستان  نا آشنا و غریب است چه برسد به بیگانگان و مسافران.

ابریشم صومعه سرا  که خاستگاه ابریشم ایران است و بدون شک در صنعت نوغانداری در کشور بی همتاست-متاسفانه چرخ دنده ی کارخانه هایش در حال ایستادن است که فقط کارخانه ی ابریشم کشی به عنوان بزرگترین کارخانه ابریشم کشی ایران در حال فعالیت می باشد.

با اینکه شهرستان صومعه سرا در ناحیه جلگه ای واقع شده ولی با وجود کوه ها و قللی مانند پلنگ دره،سفید لنگان،سیاه کوه و خمبارژی که حداکثر ارتفاعشان به 1200 متر می رسد،خالی از هرگونه مکان های تفریحی از جمله تله کابین ،سورتمه ریلی و یا مثلا ایجاد یک منطقه با لژهای خانوادگی و ... است

با وجود مراکز آموزشی و دانشگاه های متعدد متاسفانه شاهد پذیرش دانشجو در سطح تحصیلات تکمیلی و دکترای تخصصی نیستیم و از این حیث هم دچار مشکل و کمبود می باشیم.

این موارد گوشه ای از دغدغه ها و مشکلات شهرستان صومعه سرا است که به قلم بنده حقیر آمده تا شاید بتواند موجب پیگیری شود.

ارادتمند شما-سجاد جعفری


منعکس شده در سایت واران نیوز و سایت ملی دانا
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۴:۱۳
سجاد جعفری